19/10/90
عزیزم سلام،امروز یادم اومد یک مطلبی رو برات بنویسم که تا حالا ننوشتم.خانومی عموت خیلی دوستت داره. خانوم خوشگله هردفعه میاد یک چیزی برات می خره ،بعد از ظهرها که من میرم خونه میبینم یک کادو خریده هفته پیش یک عروسک خرید که شما لطف کرده اول کفشهای باربی و سپس ایشان را از ناحیه پا فلج نمودی .البته حتما به دلیل اینکه درآینده میخواهید شغل مقدس پزشکی را انتخاب نمایید تشخیص دادید که پای ایشان باید قطع گردد،یک بادکنک خوشگل هم خریده که دست و پا داره و درآخر عروسک پلنگ صورتی ولی چون صدا نداره شما زیاد علاقه نشون ندادید.عزیز دلم دیروز یک کار جدید انجام دادی ما پشتی رو جلوی میز تلویزیون گذاشتیم تا نتونی بری سمت تلویزیون و ماهواره ولی شما از اون به ...
نویسنده :
مامان و بابا
13:44